skip to main
|
skip to sidebar
شبدیز
۱۳۸۸ دی ۲۴, پنجشنبه
آبی که از این دیده برون می ریزد
خون است بیا ببین که چون می ریزد
پیداست که خون من چه برداشت کند
دل می خورد و دیده برون می ریزد
۲ نظر:
مهرداد
۲۵ دی ۱۳۸۸ ساعت ۱:۴۹
مرسی منم لینکت کردم
پاسخ
حذف
پاسخها
پاسخ
تیرداد
۲۸ دی ۱۳۸۸ ساعت ۲۲:۳۰
با سلام
با افتخار لینک شدین .
تیرداد
پاسخ
حذف
پاسخها
پاسخ
افزودن نظر
بارگیری بیشتر...
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
دنبال کننده ها
حرف اول كورش
حیاط خلوت
خاطرات عشق ممنوع
خاطرات يك مرد تنها
خانه هنر
خشايار، پسر خسته
در خلوتگاه کاوه
درد همجنس
دلتنگی آرش
دلم براي باغچه ميسوزد
دلنوشته سينا
دوئلو
دیوان عشق آرمان
زندگی ... عشق ... مرگ
ستاره سوخته نيما
سعيد پارسا
سيب ترش واراند
شكوفه اندوه يك اندوه پرست
ضمير پنهان محمد
عريان تر ببين مرا
عصيان
غريبه89
غمگسار
فالش
فرياد پسري از كوهستان
كافه فصل آريا
كلاس عشق امين و مجيد
ماهان
محدوده سرخ آرش
معصوميت رضا
ناگفته هاي زندگي سعيد
نقطه چين ها
نگاه خسته میلاد
همجنسگرایان شهریار
هويت درون شايان
يادداشت هاي من براي او
کلبه عشق مهدی
یک سبد آرزوی کال
بايگانی وبلاگ
▼
2010
(23)
◄
ژوئن
(1)
◄
مهٔ
(4)
◄
آوریل
(5)
◄
مارس
(4)
◄
فوریهٔ
(4)
▼
ژانویهٔ
(5)
دلم شکستی و رفتی، خلاف عهد مودت به احتیاط رو اکنو...
تا با غم عشق تو مرا کار افتاد بیچاره دلم در غم بس...
آبی که از این دیده برون می ریزد خون است بیا ببی...
در عشق تو ام نصیحت و پند چه سود زهراب چشیده ام مر...
در عشق تو هر حیله که کردم هیچ است هر خون جگر که ب...
◄
2009
(12)
◄
دسامبر
(3)
◄
نوامبر
(4)
◄
اکتبر
(5)
درباره من
shabdiz
مشاهده نمایه کامل من
مرسی منم لینکت کردم
پاسخحذفبا سلام
پاسخحذفبا افتخار لینک شدین .
تیرداد